محمد حسام جانمحمد حسام جان، تا این لحظه: 10 سال و 10 روز سن داره

♥ عطر گل محمدی ♥

دو ماهگی

سلام زرد آلوی من امروز دو ماهه شدی عسلکم. الان که دارم واست مینویسم مهمون مادر بزرگتی عشقم.اینم چندتاعکس از امروزت   عشق مامان همیشه در حال زورزدن هستی خودتو کج وماوج میکنی تغیراتی که تو این دو ماه  داشتی: لبخندات بیشتر شده، پاشنه پاتو زمین میزنی وخودتو پاین وبالا میبری ، سروصداهات بیشتر شده که نشونه بزرگ شدنته عشق مامی،دیگه زمان گریه کردنت اشک از چشمای نازت میاد(الهی فدای چشمای نازت بشم)،درمقابل جغجغه عکس العمل نشون میدی،صدای گریت عوض شده.اماهمچنان شب زنده داریم ساعت 5ونیم میخوابی خیلی کم پیش میاد زود بخوابی ...
30 خرداد 1393

بیوگرافی مامان وبابا

سلام عشق مامان من مامی فائزه مثل شمافروردینی هستم ،سوم فروردین 72 تو شهر همدان متولد شدم در حال حاضر دانشجو هستم.بابا مرتضی هم چهاردهم آذر64توشهربوشهر متولدشد .سال 88باهم آشناشدیم،فروردین89عقد  وچهارم اسفند 90عروسی کردیم     وخدای مهربون سی ام فروردین 93 محمدحسام کوچولو روبه مابخشید   واما خاطرات بارداری: عشقم درست دوازدهم شهریور92مطمئن شدم باردارم.اصلاباورم نمیشدوقتی دکتر گفت بارداری لیز خوردن اشکاموازروگونه هام حس کردم   دعای این روزهای مامان: عزیزدلم ازوقتی فهمیدم خدای مهربون نظر لطف به ماداشته یه فرشته کوچولو توراه داریمعلاوه بر خوشحالی یه استرس خاصی هم دا...
28 خرداد 1393

تاسیس وبلاگ و تولد نینی

عشق مامان این وبلاگ و برات درست کردم تا خاطراتت و توش بنویسم . الان فقط چند تا عکس از روز تولدت میزارم و سر فرصت میام و برات از همه چیز و همه اتفاقاتی که قبل اومدنت و بعد اومدنت افتاده مینویسم . فقط اینو بدون که خیلی خیلی دوستت دارم فرشته کوچولوی مامان . محمد حسام عزیزم شما تاریخ 30 فروردین 93 ساعت 2 صبح دنیا اومدی . مامان فدای دستت اینم آقا آریا که فقط 10دقیقه از شما کوچیکتره.با هم وارد بخش شدید روی یه تخت ،بقیه از روی پتوهاتون شناختنتون   ...
19 خرداد 1393
1